باغی در حدود 6هکتار که نهتنها برای تجلیل از بهار ساخته شده، بلکه نجوای ستایش آب زیباترین آهنگی است که بهگوش میرسد. باغی که همواره در طی تاریخ توجه حکمرانان این سرزمین بهویژه پادشاهان صفوی، زندیه و قاجار را به خود جلب کرده است. باغی که بهجهت چشمه جوشان سلیمانیه، نحوه آبرسانی، نوع درختان و قدمت آن با هیچ یک از باغهای ایران قابل قیاس نیست. باغی که میتوان ارزشهای معمارانه و هنرمندانه آن را ساعتها مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
اما در کنار درختان قدیمی و بلند، عمارت کلاهفرنگی، بنای موزه، خلوتخانه کریمخانی و دیگر بخشهای باغ، صدای آب فوارهها، تنبوشههای سفالی و سیستم آبرسانی باغ آنچنان دلنواز و فرحبخشاند که بیننده را به فکر و تأمل وامیدارند. آب از میان آبراههها زیر سایه و عطر درختان سرو چهارصدساله میجوشد و میخرامد. بیش از 400 سال پیش ایرانیان با ذوق و مبتکر شیوهای در آبرسانی این باغ ابداع کردهاند که در هیچ نقطه ایران باغی را نمیتوان یافت که از این نظر شبیه آن باشد.
بهرهگیری از شیب زمین، اختلاف سطح و افزایش قطر لوله آب در برخی از نقاط سیستم آبرسانی باغ، عوامل اصلی تحرک فوارههایی هستند که آبرسانی آنها از طریق تنبوشه انجام میشود و موجب برپایی فوارههایی با ارتفاع یکسان در باغ میشود.اما این حیرت، این لذت و نشاط پس از آن دوامی نمیآورد، چرا که در گذر به حمام فین، بهناچار سرویس بهداشتی تأملبرانگیز است. حیاط کوچکی با حوض بدون آب، پیشدرآمد ورود به این حوزه است. نمیتوان بهآسانی وارد شد؛ نهتنها صف وضو و طهارت است، بلکه برخی از سرویسهای بهداشتی نیز بهطور کامل غیرقابل استفاده هستند و تعدادی که کار میکنند در درستی ندارند و ناخوشایندتر از آن رعایت نظافتی است که مشاهده نمیکنیم.
باز هم به یاد قصه سرویسهای بهداشتی در اقصی نقاط ایران و خاطرات مسافرتهای مشابه میافتیم؛ چه فایده دارد تکرار مکرر این داستانها. اما اینبار نمیتوان سکوت کرد. دلمان به درد آمده؛ نهبهدلیل ورودی نفری 500 تومانی باغ؛ بلکه از این بابت که حتی با حساب سرانگشتی هم نمیتوان حدس زد که مجموع درآمد ناشی از بازدیدهای باغ که بهراحتی روزانه هزاران نفر را پذیرای خود است بهکجا میرود و خرج چه قسمتی از باغ میشود که نه بروشوری هست که به دست مسافران خارجی داده شود، نه آبیاری کافی برای درختان، نه مرمت کامل نقاشیهای دیوارهای عمارتهای باغ و نه سرویسهای آبرومندی.
اینجا مکانی است که نهتنها ریشه اولیه آن به پیش از اسلام بازمیگردد، بلکه در آن وقایع سیاسی و اجتماعی بزرگی رخ داده که جنبههای تاریخی باغ را تحتالشعاع قرار داده است. مکانی که شاهعباس دوم تاجگذاری کرده، آقا خضر نهاوندی به دستور شاهعباس کشته شده و امیرکبیر نخستوزیر ناصرالدینشاه قاجار در حمام آن به قتل رسیده است. مکانی که در آن گوشهای از تاریخ این سرزمین را نشان جهانیان میدهیم.
اما گمان میرود که وضعیت امروز باغ، شأن ماست؛ چرا که قادر نیستیم از سرویسهای بهداشتی آبرومندی برخوردار باشیم، چه برسد به سرویس بهداشتی جهت استفاده مسافری مسن، ناتوان یا بازدیدکنندگان خارجی.
ایرانیان قدیم سیستم آبرسانی باغ فین را چنان باذوق و مهارت ایجاد کردهاند که امروز نیز برای مسافرایرانی و غیرایرانی پرراز و رمز و نشاطآور است؛ آبی که در این سرزمین همواره ارزش و احترام ویژهای داشته است به بهترین شیوه در این باغ گردش میکند. اما ایرانیان جدید در عصری که به خود میبالند، حتی قادر به تعمیر سرویسهای بهداشتی باغ فین نیستند. این است پیام ما برای آیندگان.